خودکار بیک

به احترام تمام لحظه های زمینی بودنم

خودکار بیک

به احترام تمام لحظه های زمینی بودنم

خوبی ِ بلگفای گور به گوری به اینش بود که تو قسمت پروفایل حداقل چهارتا سوال از ادم میپرسید !

خب من الان چی بگم ؟!

خودکار بیک ... اسمش به طرز احمقانه ای انتخاب شد ! ده دقیقه ای نمیشد که وبلاگ رو ساخته بودم و درگیر یه اسم واسش بودم

ریحانه زنگ زد و یادمم نمیاد از چی حرف زدیم اما من ازش برای انتخاب اسم کمک خواستم 

دخترخاله اش گفت به قیافش خودکار بیک میخوره ! و من ناخواسته جذب این اسم شدم !

WINDBAG هم یعنی حراف  ! 

من تو بچگی هام ادم حرافی بودم ... بعد از مدتی اما فهمیدم تو زندگیم کمن اونایی که حرفای من براشون مهم باشه 

پس تصمیم گرفتم اینجا حراف باشم ! حداقلش کسی میخونتم که حرف هام رو دوست داره نه ؟!

و 16 سال دارم ...

و ریاضی فیزیک میخونم ... 

به جز اینها چی دارم از هویتم که بگم ؟ 16 ساله ... رشته ریاضی فیزیک ... 

انگار فقط همینا از من برام مهمه چون تنها چیزین که یادم میاد !

هنوز درک درستی از خودم ندارم که بخوام از خودم بنویسم ! از روزمرگی ها و زندگی راحتتر میشه نوشت ... اما از خودت ... 

من برای خودم مثل یه کتاب بسته ام ! سخت میدونم از خودم 

اما مگه نه اینکه اینجا بخشی از منه !؟ 

اوه ! ماجرا پیچیده شد :))))